۱۳۹۱ بهمن ۱۴, شنبه


چند وقت پیش یکی از دوستان این عکس رو گذاشته بود روی دیوارش و روش توضیح گذاشته بود که چقدر دلش از دیدن این عکس گرفته و ... گرچه من بطور کلی از مواجه کردن آدمها با عکسهایی که روزشون رو تحت تاثیر قرار میده، میانه خوشی ندارم،  اما حقیقتا متوجه نشدم چرا از دیدن این عکس اینهمه احساساتی شده بود و در راستای بینوایی این طفلکی ها نوشته بود. الـــــبته که به احساساتش احترام میذارم. اما من اصلا این حس رو از این عکس نمی گرفتم. من از این عکس شادی کودکانه می گرفتم که خیلی هم زیباست... خیـــــــــــــــــلی


چند روز پیش یکی دیگه همین عکس رو گذاشته بود با این توضیح که: شادترين مردم لزوماً بهترين چيزها را ندارند بلكه بهترين استفاده را مى كنند از هر چه سر راهشان قرار مى گيرد
نگاهش رو دوست داشتم. جمله ای که نوشته بود دوست داشتم و راستش توی دلم خوشحال شدم که دست کم یکی دیگه هم همونجوری این عکس رو می بینه که من

بعدش با خودم فکر میکنم کاشکی بتونیم معیارهای خودمون رو برای خوبی و بدی و لذت و بقیه چیزها به بچه ها یاد ندیم. به نظر نمیاد ملاکهای ما دنیای زیبایی ساخته باشه. بهتره از بچه ها یاد بگیریم و دنیای کودکانه زیبای اونها رو با افکار خراشیده خودمون شکل ندیم. ازشون یاد بگیریم اونها خیلی غنی تر از ما هستن


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر