من تجربه فضای ایران قبل از انقلاب رو ندارم، اما تا وقتی مدرسه میرفتم در ایران همیشه به ما یاد می دادن که "مادر" یعنی عشق... یعنی زیبایی ... یعنی خلاصه همه چیزهای عاطفی و رمانتیک و .... و پدر یعنی عقل... یعنی تجربه... یعنی راهنمایی و از این چیزها. وقتی مدرسه تموم شد فضای جامعه هم همون بود. منظورم از جامعه اون چیزیه که به صورت برنامه ریزی شده تبلیغ میشه. مثلا فیلم و سریالهای تلویزیونی و ... و متاسفانه در ایران مردم خیلی تلویزیون تماشا می کنن( به دلایلش و ... کاری ندارم، به هر حال از طریق این رسانه میشه خیلی کارها کرد... که سالهاست دارن میکنن) حرف بر سر اینه که آیا این نگرش درسته؟
اومدم اینجا برای نوشتن اینکه در این سالها یاد گرفتم هر کسی که بصورت بیولوژیکی مادر میشه، لزوما وجودش مادر نیست. به هر حال بدن آدمیزاد این قابلیت رو به خیلی ها میده و به تعدادی هم نمیده. این بخش زیر کنترل آدم نیست. به هر حال تو باردار میشی و بچه به دنیا میاری... اما مادر شدن فقط همین نیست. نسبت بیولوژیکی اتفاق میفته، بدون اینکه تو زحمت خاصی براش کشیده باشی. این طبیعته که تو رو پیش میبره . اما اینکه درونت مادر بشه و باقی بمونه، اونیه که خودت انتخاب میکنی، براش زحمت میکشی، هـــــر روز، هــــر شب، همــیشه... همیــــــــــشه
خودت تصمیم می گیری چی باشی توی زندگی این موجودی که خودت به دنیاش آوردی (یا حتی نیاوردی) و حالا تصمیم داری که مادرش باشی.دارم می گم زاییدن میتونه وابستگی
correlation
داشته باشه با مادر شدن، اما ایجادش نمیکنه
causal
اینو برعکس به ما یاد دادن. خواستم اینو یه جایی بنویسم که یادم باشه، باید همه این کلیشه های بی معنی تکرار شونده رو بریزیم دور... بخصوص وقتی قراره به فرزندمون چیزی یاد بدیم
راستی روز مادر رو هم شاد باش می گم
پس نوشت
من با چیزهای کلاسیک هیچ مشکلی ندارم امابا کلیشه ها ... ماجرا متفاوته