۱۳۸۸ مهر ۱۴, سه‌شنبه

خوشحالی...

یه روزهایی مثل امروز که خیلی کار زیاد دارم نمیدونم باید چه کنم و بیکار میگردم. در واقع انگار سرگشته شده باشم. تا آخر هفته بعد اوضاع به همین منوال خواهد بود، بعدش یه چند روزی یه کمی بهتر میشه و دوباره باز هم روز از نو و روزی از نو! خدایا ازت میخوام بهم کمک کنی. به قول حمید هامون "خـــــــدایا برام یه خوشحالی بفرست". خیلی لازم دارم یه اتفاق خیلی خوب که تا 1-2 ماهی حســــــــابی انرژی داشته باشم. هــــــــــــــــــــــــی :(

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر