امروز این متن رو یکی از دوستان برام ایمیل کرده بود.
هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد مثل یک دزد راه می رود مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ میکند. آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود. اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد. زنش آن را جابه جا کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت: و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود حرف می زند و رفتار می کند
فکر کردم بهش...... و به نظرم اومد که گاهی هم بیراه نیست که میگن همه چیز در نگاه خودته! زیبایی، زشتی، سختی و .... :)
به نظر من "بیشتر" به جای "گاهی" صدق میکنه:) واقعی هیچ چیز مطلق وجود نداره و فقط نوع نگرش آدمها تصمیم گیرنده هست!
پاسخحذفیادمه توی کتابی از نویسنده همین متنی که گذاشتی، میخواندم که وقتی داری ظرف میشوری به جای اینکه ناراحت باشی و غر بزنی که چرا همسرت ظرفها رو نشسته ، زیر لب دعا کن و شکر که ظرفی برا شستن داری چون خیلی آدمها توی این دنیا کسی رو ندارن که براش شام بپزن، میز بچینن، ظرف بشورن... و در حسرتش هستن و تو، داری ظرفی برای شستن! نوع نگرش.... :)
Rasti man az in kolli estefadeh mikonam:)) jeddi migama, shookhi nemikonam, baray hame chiz, vaghti kheili khasteh misham, yade in jomleh mioftam va taamimesh midam be hameh chi va kolli halam behtar misheh... :)
پاسخحذفبرای همین میگن گاهی به نگاهت نگاه کن!
پاسخحذف