۱۳۹۱ مرداد ۲۲, یکشنبه

ورزقان کجاست؟

دو روز پیش زلزله ی بزرگی تبریز و شهرهای اطرافش رو لرزوند و تعداد زیادی از هموطنان من کشته شدن. متاسفانه چون در ایران با اینکه سالهاست وضعیت همیشه بحرانیه، اما هنوز مدیریت بحران تعریف نشده است، مشکلات زیادی برای کمک رسوندن به زخمی ها و جمع آوری احساد وجود داره. گرفتاری اینه کلی بیماری  بعد از چند روز به دلیلی نرسیدن آب و غذای سالم و همینطور وسایل بهداشتی ایجاد میشه. بخصوص برای بچه ها که هر بیماری کوچکی میتونه بدن نحیفشون رو آسیب جدی بزنه و حتی باعث مرگشون بشه. هنوز نمیدونم چطور میشه یه راه عملی برای کمک بهشون پیدا کرد. امیدوارم جستجوهامون نتیجه بده... حتی برای یک نفر هم که باشه 

یه چیزی اما توی همه این خبرها منو به فکر فرو برد... اونم یه روستایی به نام ورزقان که تقریبا 30 کیلومتر تا اهر و 130 کیلومتر تا تبریز فاصیه داره. کانساری (معدنی) در نزدیکی این روستا وجود داره که ذخیره احتمالی ش بیش از یک میلیارد تن هستش. در حال حاضر تامین کننده 40 درصد مس ایران. اما شورشوبختانه این روستا بیمارستان نداره!!! چطور ممکنه که اینهمه بهره برداری از این منطقه شده و در آمد زایی داشته برای کشور اما اونقدر بی نوا باقی مونده که بیمارستان که ازابتدایی ترین حقوق مردم هستش در منطقه وجود نداره. 

در تمام طول زمان مدرسه در ایران، روح کتاب تاریخ مون این بود که بیــــگانگــــانی وجود دارن که فقط میان که نفت کشور ما رو ببرن و برای ما هیچ منفعتی قایل نیستن. این بیگانگان آدمهای بدی بودن که در اعماق قلب همه بچه های هم سن من، ازشون نفرت کاشته می شد. چطور ممکنه که اینهمه راه رو بیان، از ذخایر مملکتی که مال ماست، استفاده کنن و برای ما آبادانی نداشته باشن؟؟؟ مگه میشه؟؟؟؟ بله هموطن عزیز میشه. ما همین کار رو برای روستاییان ورزقان کردیم  و در همه این سالها که مس استخراج شده منطقه اونها، صرف هر چیزی شده در مملکت ما غیر اون طفلکی ها، بچه های زیادی در اون منطقه بدلیل نداشتن بهداشت و داروهای اولیه از دست رفتن.... الان همه ما جای اون بیگانگان کتاب تاریخ نشستیم که اصلا تا همین دیروز نمیدونستیم ورزقان کجاست!!! حیـــف


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر