از نوجوونی شنیده بودم که اعتماد کردن کار ساده ای نیست. فکر میکردم که این مربوط به بی تجربگی آدمهاست اما کم کم گذشت و یاد گرفتم که ممکنه آدم مجبور بشه چندین و چند بار تصمیمی رو که گرفته مرور بکنه و در نهایت هم با تردید تصمیم بگیره. یا حتی اشتباه کنه در تصمیمی که گرفته اما تا مدتها متوجه نشه که اشتباه کرده!
گاهی آدمها خیلی زود اعتماد میکنن و خیلی راحت تصمیم میگیرن ولی من جزء این دسته از آدمها نیستم. اینکه کدومش درسته رو نمیدونم اما من ترجیح میدم که جوانب هر چیزی رو خوب بسنجم و بعدش انتخاب کنم حتی اگر بعد از مدتی صرف وقت نهایتا همون گزینه اول رو انتخاب کنم، بنظرم میاد که این صرف وقت باعث میشه که از انتخابی که کردم لذت بیشتری ببرم. اما در نهایت همیشه تردید با آدم هست بعضی آدمها وانمود میکنن که وجود نداره اما عدم وجودش غیرممکنه. در واقع بخشی از موجودیت انتخاب همین تردیده!
به نظر من همه زندگی سرشار از تصمیم و تردیده. از زندگی روزمره شخصی که تصمیمات بزرگ کوچک داره تا زندگی اجتماعی که منافع مشترک زیادی با دیگران داره و تصمیماتش روی زندگی دیگران هم اثر میذاره. جمله معروف شکسپیر رو میشه با خیلی چیزها جایگزین کرد و هنوز مطمئن بود که همواره درسته: تصمیم درست یا نادرست مساله این است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر