اصل تفریح کردن خیلی مفهوم جالبیه. اما فکر میکنم نمیشه تعریفش کرد. یا شاید بهتره بگیم میشه خیلی تعریفش کرد یعنی هر کسی میتونه یه تعریف مخصوص به خودش رو داشته باشه. به قول معروف "به عــــدد آدمـــها تعریف وجود داره برای رسیدن به تفریح)!
یکی با طبیعت حال میکنه یکی با تکنولوژی، خرید کردن، موسیقی، یه متن خوب یا هر چیز دیگه. من خیلی مودی ام. اغلب وقتها فیلم دیدن رو دوست دارم اما امروز اصـــــلا حالش نبود. به همخونه گفتم حوصله ام سر رفته، پیشنهاد کرد بریم فیلم ببینیم. تو ذوقش نزدم اما اونقدر بی حال بازی درآوردم که اون بنده خدا هم منصرف شد! اما امروز کلی موسیقی گوش کردم و دانلود کردم و خلاصه 2-3 ساعتی به شنا در موسیقی کهن و امروزی گذشت. من از موسیقی فولکلور خیلی لذت میبرم؛ امروز هم کلی از خجالت خودم در اومدم :) این هم خب یه جور تفریحه دیگه! از جام تکون نخوردم اما کلی سفر کردم به گذشته و حال و حــــــــول :)
خداوندگار عالم این نعمت اینترنت را از بشریت مــــــــگیـــــــــــراد ;)
زت زیاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر