۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

دریـــــغ


گاهی فکر میکنم که خوشحال شدنم برای چیزهای خیلی کوچیک ممکنه احمقانه به نظر برسه! اما ... چه اهمیتی داره؟ به قول سهراب: چه اهمیت دارد ... چشمها را باید شست!
اما ... چیزی که من رو امروز به نوشتن این مطلب واداشت اینه که احساس کردم همین کوچکهای بی اهمیت ازم دریغ میشن! از یه کامنت ...از گذاشتن یه پست کوچولو تو صفحه فیس بوکم که دوست داشتنم رو فریاد بزنه به بخشی از دنیای کوچیکم !!!!!!!! داری فکر میکنی که بچه گانه اس .... نه؟ اشکالی نداره من این جور بچه گی رو دوست دارم.

۲ نظر:

  1. گاه زبان اطرافیان قاصر است از شرح و بیان شکوه آنچه آدمی میکند و آنکه چه بر ایشان میرود

    گفتار کوتاه ایشان را نشانی از عظمت خویش بدان - گاه چشمها نیز به زبان می آیند

    پاسخحذف
  2. ممنون از کامنتت. به قول شازده کوچولو آدم بزرگها خیلی عجیبن! شاید برای همینه که من دوست دارم همیشه بچه باشم. منظورم از بچه بودن پاکی و سادگی وجود بچه هاست. تازه میفهمم معنی اون کارتونی رو که یه مردی نمیخواست بزرگ بشه... شاید یه روزی یکی کارتون من رو هم ساخت :) "لیلی همیشه بچه ؛)"

    پاسخحذف