۱۳۸۹ تیر ۱۷, پنجشنبه

فـمـیـنـیـسـم

دیروز تولد یه خانم نقاش مکزیکی بود که اسمشون رو یادم نمیاد اما نکته ای که تو ذهنم مونده و میخوام راجع بهش بنویسم اینه که ایشون فمینیست بودن و آثارشون خیلی تحت تاثیر این دیدگاه قرار گرفته بود. آثار بسیار قابل توجهی داشتن و هنرمند بسیار قابل احترام.

فکر کردم من خیلی راجع به فمینیسم شنیدم. جسته و گریخته یه برداشتی ازش دارم اما نه دقیق! برای همین سعی کردم یه جستجویی بکنم و ببینم چیه :-/ از قرار خیلی گسترده شده و از گرایشات سیاسی هم بی بهره نمونده مثل لیبرال، چپ، سوسیال، سیاه و .... !!!

گرچه من هیچ خوشم نمیاد اما به هر حال نمیتونسته اثر از سیاست نگیره! چیزی که تو ذهن منه این هستش که اصولا چطوره که آدمها میتونن قبل از اینکه فکر بکنن این آدم برای اینکار شایستگی داره یا نه، اول به جنبه جنسیتی اش توجه میکنن. البته نباید فراموش کرد که بخشی از خانمها هم تا جای ممکن سعی میکنن از این قضیه استفاده کنن و کــــارشون رو پیش ببرن حالا هر کدومشون به نوعی! نمیدونم فمینیستها با این رویکرد چطور برخورد میکنن. بارها و بارها دیدیم که خانمها با استفاده از روشهای خاصشون کارهایی میکنن که از آقایون برنمیاد. منظورم اینه که آقایون مجبورن برای بدست آوردن اون موقعیت یا ...، کلــــــــی زحمت بکشن اما بعضی خانمها .... راستش این موضوع من رو خیلی نا راحت میکنه و یه جورایی احساس چندش آوری به اون خانمها(؟) دارم :(

جان کلام اینکه من ممکنه با فمینیستهای دو آتیشه بتونم کنار بیام اما با این قسم زنها... خیــــــــــــــلی بعـــیده ؛)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر