دوست ندارم صاف و خشک و کتابی بنویسم. به هر حال وبلاگ با کتاب و ادبیات کلاسیک فرق داره ومن هم میخوام از این تفاوت لذت ببرم :) قطعا این به معنی نوشتن با ادبیاتی "درجه سه" نیست. منظورم اینه که دوست دارم ساده بنویسم که وقتی تو میخونیش به نظرت بیاد که دارم باهات حرف میزنم :)
از این بگذریم.... دیروز یه مطلبی شنیدم با صدای خانم "شهرنوش پارسی پور" برای معرفی یه رمان با عنوان "کابوس من ایران". به نکته جالبی اشاره کرد. من هم اخیرا بهش توجه کرده بودم و همین توجه من رو جلب کرد. بخشی از اون مطلب رو اینجا آوردم:
"لحن عوامانهی تکگویی و گفتاری کتاب که به فارسی شکسته نوشته میشد و برخی اشتباهات در زبان فارسی مرا خشمگین میکرد. صفحات زیادی از آغاز کتاب را علامت گذاشته بودم تا بعد بهعنوان «لمپنیسم ملی» دربارهی آن برای شنوندگان و خوانندگان بنویسم، اما بعد همینطور که رمان جلوتر و جلوتر رفت مجذوب کتاب شدم. ....... سالهاست که به مسئلهی لمپنیسم در ایران میاندیشم. بدبختانه یکی از وجوه بارز لمپنیسم در ایران بخشی از زنان ایران هستند... "
"... اینک اما این پرسش برای من باقی مانده است که شخصیتهای این کتاب آیا بهراستی جوانان ایران هستند و یا آنها جمع محدودی از این شخصیتها را تشکیل میدهند؟..... فقط اما این مشکل نبود. تمام دخترانی که شخصیتهای اصلی کتاب پریسا صفرپور را تشکیل میدهند با همین لحن و بیان گپ میزنند."
راستش اینه که من اونقدرها لایه های مختلف جامعه ایران رو نمشناسم و هم اینکه دانش جامعه شناسی ندارم که بتونم راجع به لمپنیسم یا احیانا ارتباطش با بخشی از زنان در ایران اظهار نظری کنم. اما اخیرا متوجه شدم بعضی از دخترهای ایرانی، به نسلی که من میشناسم دیگه شبیه نیستن. نه مدل حرف زدنشون و نه حتی متاسفانه فکر و رفتارشون. میگم متاسفانه و واقعا متاسفم، چون به نظرم اتفاقی که افتاده اصــــــلا زیبا نیست!
نمونه های زیادی رو همین حالا یادم نمیاد. چون به شدت از این مدل رفتاری چندشم میشه، به خاطرم نمیمونه! مثالهای کوچیکش رفتار کردن پسرونه اونهم به شکلی چقر و زشت یا مثلا به کار بردن کلمه "دکــّــی/زکـــّــی"، "دِهــَـــه" یا "زِرِشـــــــــک" با تاکید چندش آوری روی "ش" در حرفهای روزمره اس ... یا تکرار به قول خارجی ها "اف وُرد" روی استتوس فیس بوک دخترها!!! اخیرا هم تشویق(!) بازیکنان جام جهانی رو با ...Move ur نشون میدادن! یا حتی وقت حرف زدن با دوستانشون نمیدونم چطور شده که حرف زدن مدلی که اون موقع ها ما بهش میگفتیم "میدون شوشی"، اخیرا بین دخترها زیاد شده!
من خیلی وقتها از خودم خجالت میکشیدم که ناخواسته کلمات انگلیسی رو توی حرفهام به کار میبرم و گاهی احساس میکردم این خیلی اثر بدی روی طرف صحبتم داره و دوست داشتم که همیشه مواظب مدل حرف زدنم باشم که یه وقتی به زبان مادری ام بی احترامی نشه! اما این اتفاقاتی که اخیرا دیدم من رو هم دچار همین سوال کرده که آیا بهراستی اینها جوانان ایران هستن و یا جمع محدودی از اونها رو تشکیل میدن؟؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر