۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

صورت...ها

نمیدونم تا حالا دقت کردین به تغییرات روزانه صورت آدمها؟ تو کشور ما معمولا صبح خانمها ترگل و ورگلن... و عصر موقع برگشتن از کار یا دانشگاه معمولا خسته و بی رنگ با ریمل های یه کمی ریخته و آرایش پاک شده ... و به ندرت لبخندی دیده میشه! آقایون هم کـــــــاملا بستگی به کار و البته وضعیت تاهلشون داره!

خانمهای اینور آبی(؟!) بسته به کار و اوضاع مالی شونه! اگه کارشون اقتضا کنه، صرفنظر از اینکه خسته ان یا نه، همیـــــشه آرایش تکمیله و اگه کارشون ربطی نداشته باشه، صبح قیافه شون برق میزنه و عصر صورت ها صورتشون رنگ پریده و مهتابیه! بــــــدون آرایش اما با لبخند :) و آقایون، صبحها مرتب و فوکول کراواتی و عصرها ... با کراوات شل یا باز شده، خسته اما جای لبخند برای ابراز ادب به یه خانم محترم همیشه محفوظه! هیـــــــــچ ربطی هم به وضعیت تاهلشون نداره :)

اما من هیچــــوقت از خطوط چهره آسیایی ها سر در نمیارم! (منظورم چین، ژاپن، کره، مالزی، تایلند و ...) خوشحال؟ خسته؟ عصبانی؟ ناراحت؟... یا حتی کم خواب! همــــــیشه صورتشون همونه! و معمولا نگاهها شون کاملا صامت و بدون هیچ سیگنالی! یعنی به خاطر خطوط صاف صورتشونه؟ چشم صاف، موی صاف، بینی صاف و صورتهای بدون منحنی! ... نمیدونم... شایدم دلیل دیگه ای داره.خلاصه من که منصرف شدم از لبخند زدن بهشون، چون معمولا میخوری به دیوار!

اون موقعها من سرگرمیم مدل راه رفتن آدمها تو خیابون بود. حدس میزدم... کلافه اس؟ خسته اس؟ خوشحاله؟ عجله داره؟ راحته؟ داره لذتشو میبره؟... اگه تو ایران سرت بالا باشه، ممکنه فکرهای متنوعــــــی در موردت بشه!... اما اینـــجا... سعی میکنم سرم همیشه بالا باشه! آخه سرت که پایینه ممکنه خیلی چیزها رو از دست بدی ;)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر