هر خبری که از ایران میرسه -منظورم هم خبرهای رسمیه و هم غیر رسمی- هر کدوم به یه نحوی ذهن منو میریزه به هم! راستش منظورم اصلا این نیست که الان همه تو ایران خدای نکرده تو وضعیت بدی زندگی میکنن یا ... اما اتفاقاتی که داره می افته هر کدوم در نوع خودش فاجعه اس! فاجعه های فرهنگی، تاریخی، علمی، اخلاقی،.... خدایا چه میشه گفت؟ شاید راحت تر باشی که ندونی و بهش فکر نکنی... اونوقت شاید بقیه، تو رو هم متهم نکنن به اینکه دور وایسادی و داری شلوغش میکنی!
نمیدونم این تاوانی که پدر و مادران ما و خود ما داریم میپردازیم؛ یا حتی نسل بعدمون خواهد پرداخت... آیا نتیجه اشتباه نسل قبلی مونه؟ شاید خیلی هم فرقی نکنه که داخل اون مرزها زندگی کنی یا بیرونش... میپردازی اونچه رو که باید! فکر کنم این همون چیزیه که بهش میگن جبر جغرافیایی!!! نسل ما با همه وجودش طعم این جبر رو چشیده. آیا میشه کسی رو شماتت کرد؟ یا ...میشه نپرسید چرا... چرا این اتفاقات داره میفته؟ ریشه اش کجاست؟ و ...؟ ...؟ ....؟
نمیدونم آیا این ساختار دنیاست که آدمها رو مجبور میکنه برای آیندگانشون تصمیم بگیرن... یا این آدمها هستن که با دخالتهاشون نظم دنیا رو دچار اشکال میکنن!... هر چه که هست روزی فرزندانمون از مـــــا خواهند پرسید "چرا؟"!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر