۱۳۹۴ فروردین ۳, دوشنبه

نمیدونم واقعا چه اتفاقاتی در طول تاریخ افتاده تا اثر اینهمه جدی روی معنای واژه "فمینیسم" گذاشته. صرفنظر از اینکه اهل کجای دنیا هستیم یه بدفهمی خاصی در مورد واژه فمینیسم وجود داره که من هنوز متوجه نشدم از کجا میاد. اصولا اگه توی یه جمعی باشی که خوب نشناسنت و بخوای بلند بگی  که من فمینیست هستم، نگاه های غالب آدمها بهت تغییر می کنه. میگم غالب آدمها و نمی گم غالب مردها... چون راستش فکر میکنم خیلی از خانمها هم در مورد معنای دقیق این واژه ذهن روشنی ندارن

تا جایی که من متوجه میشم این واژه یعنی برابری حقوق بین آدمها صرفنظر از جنسیتشون. در واقع همون نگاهی که نژاد پرستی رو محکوم میکنی، نابرابری جنسی رو هم نمی پذیره. اما سوال اینه که چرا وقتی می گی من به برابری نژادی معتقدم، آدم روشنفکر و معقولی به نظر میای و اگر ابراز کنی که من به فمینسم معتقدم، نگاه ها و انتقاداتی بهت میشه که انگار تو دشمن مردها هستی. اصلا شروع میکنن به اینکه آهههههههههان... پس برای همین موهات رو کوتاه میکنی؟ برای همین شغلت اینه؟ برای همین اینطوری صحبت میکنی و صحبت هایی از این دست. البته من شخصا اهمیتی نمیدم به اینکه دیگران در مورد افکار من چه حسی دارن. تا جایی که به نظرم منطقی و درست بیاد و به کسی آزاری نرسونه، روی نظراتم پایبندم و سعی میکنم که با دیگران سر صحبت رو روی موضوعات اجتماعی باز کنم و گارد نگیرم وقتی که نظری مخالف من دارن. 

اما حقیقت ماجرا اینه که متوجه نمیشم چرا تعداد آقایون فمینسیت زیاد نیست و دیگه اینکه چرا وقتی تو بگی من فمینست هستم، فکر می کنن مرد ها رو دوست نداری. خیلی عجبیه واقعا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر